سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشق نوید


ساعت 6:19 عصر چهارشنبه 88/12/26

ارزشت را با مقایسه کردن خود با دیگران پایین نیاور, زیرا همه ما با یکدیگر متفاوتیم.
اهداف و آرزوهایت را با توجه به آن چه که دیگران با اهمیت تصور می کنند, تعیین نکن, زیرا فقط تو می دانی که
چه چیزی برایت بهترین است.
با زندگی کردن در گذشته یا اینده زیستن در زمان حال را از دست نده. حتی اگر یک روز در زمان حال زندگی کنی,
همه روزهای عمرت را زیسته ای.
هنگامی که هنوز چیزی برای بخشیدن داری , هرگز ناامید نشو.
هیچ چیز واقعا به پایان نمی رسد تا لحظه ای که خودت دست از تلاش برداری از مواجه شدن با خطرات نترس, زیرا
بدین ترتیب فرصت می یابی که بیاموزی چقدر باید شجاع باشی.
با گفتن این که: یافتن عشق غیر ممکن است مانع ورود عشق به زندگی خود نشو.
سریعترین راه دریافت عشق , بخشیدن آن به دیگران است.
سریعترین راه از دست دادن آن محکم نگاه داشتن آن است.
رویا های خود را رها نکن. بدون رویا بودن یعنی بدون امید بودن و ناامیدی یعنی این که هیچ هدفی نداری.
زندگی یک مسابقه نیست , بلکه سفری است که هر قدم از مسیر آن را باید لمس کرد و چشید.


¤ نویسنده: نازنین

نوشته های دیگران ( )

ساعت 6:15 عصر چهارشنبه 88/12/26

 عشق. خصوصی ترین احساس بشر ودلیل بودن ماست و یک رابطه عاشقانه نمودار تلطیف دو روح است .پس اجازه بدید عاشق باشیم


¤ نویسنده: نازنین

نوشته های دیگران ( )

ساعت 6:13 عصر چهارشنبه 88/12/26

 

 من در آستان چشمان تو

 

دلم را و تمام دلم را باختم

 

بی آنکه تو بدانی وچه حقیرانه و مبهوت

 

به چشمانت خیره شدم شاید راز نگاه گنگم

 

را بفهمی اما افسوس...

 

حالا که گاه گاهی فرسنگ ها از من دور می شوی

 

چه ملتمسانه

 

دیدارت را آرزو می کنم


¤ نویسنده: نازنین

نوشته های دیگران ( )

ساعت 12:58 صبح شنبه 88/12/22

نویدم واقعا ازت تشکر میکنم که به وبلاگم سر زدی خیلی خوشحال شدم وقتی نظرت رو خوندم الهی فدات بشم عزیزم نهایت خوشبختیه منه که نامزد خوب و مهربونی مثل تو دارم هزار بار خدارو شکر میکنم به خاطر داشتن تو عزیز دلم .دوستت دارم .....

¤ نویسنده: نازنین

نوشته های دیگران ( )

ساعت 12:35 صبح شنبه 88/12/22

چشم هایم را به آسمانی که خدایت در آن است دوخته ام و دستهای خسته ام را سوی او ‏دراز کرده ام و از تو می خواهم که بیایی و مرا از عطر نفسهایت لبریز کنی بیایی و مرا به ‏سرزمین آب های نقره ای ، به سرزمین آرزوها ببری و امشب باز به گذشته مینگرم آنجا ‏که در اوج نا امیدی سر راهم قرار گرفتی و با نگاهت قلب یخ بسته ام را گرما بخشیدی و ‏امشب چون گذشته تمام حرفهایم برای توست آه...پس کی می آیی چشمهای خسته ام ‏انتظار آمدنت را می کشند؟


¤ نویسنده: نازنین

نوشته های دیگران ( )

<      1   2   3   4   5   >>   >

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
6
:: بازدید دیروز ::
10
:: کل بازدیدها ::
21740

:: درباره من ::

عاشق نوید

نازنین
باسلام من نازنین دختری 21 ساله هستم ، تنها با بابا و مامانم زندگی میکنم ،بی کار هستم و منتظر و چشم به راه عشق جاویدم نوید

:: لینک به وبلاگ ::

عاشق نوید

::پیوندهای روزانه ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

شعرهای عاشقانه[2] . نامه های عاشقانه[2] . دلتنگی های نازنین .

:: آرشیو ::

اسفند 1388
تیر 1389

:: اوقات شرعی ::

:: لوگوی دوستان من::


:: خبرنامه وبلاگ ::